آیه 7 سوره ابراهیم
<<6 | آیه 7 سوره ابراهیم | 8>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و (باز به خاطر آرید) وقتی که خدا اعلام فرمود که شما بندگان اگر شکر نعمت به جای آرید بر نعمت شما میافزایم و اگر کفران کنید عذاب من بسیار سخت است.
و [نیز یاد کنید] هنگامی را که پروردگارتان اعلام کرد که اگر سپاس گزاری کنید، قطعاً [نعمتِ] خود را بر شما می افزایم، و اگر ناسپاسی کنید، بی تردید عذابم سخت است.
و آنگاه كه پروردگارتان اِعلام كرد كه اگر واقعاً سپاسگزارى كنيد، [نعمت] شما را افزون خواهم كرد، و اگر ناسپاسى نماييد، قطعاً عذاب من سخت خواهد بود.»
و پروردگارتان اعلام كرد كه اگر مرا سپاس گوييد، بر نعمت شما مىافزايم و اگر كفران كنيد، بدانيد كه عذاب من سخت است.
و (همچنین به خاطر بیاورید) هنگامی را که پروردگارتان اعلام داشت: «اگر شکرگزاری کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود؛ و اگر ناسپاسی کنید، مجازاتم شدید است!»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
تأذن: اذن (بر وزن جسر): اعلام، اجازه، اراده، اطاعت، علم . تأذن: اعلام كردن. تَأَذَّنَ رَبُّكَ : اعلام كرد خدايت..
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ «7»
و (نيز به يادآور) هنگامى كه پروردگارتان اعلام فرمود: همانا اگر شكر كنيد، قطعاً (نعمتهاى) شما را مىافزايم، و اگر كفران كنيد البتّه عذاب من سخت است.
جلد 4 - صفحه 389
نکته ها
اين آيه، مهمترين و صريحترين آيه قرآن در مورد شكر نعمت و يا كفران آن است، كه بعد از آيهى مربوط به نعمت آزادى و تشكيل حكومت الهى، به رهبرى حضرت موسى مطرح شده است و اين، رمز آن است كه حكومت الهى و رهبر آسمانى مهمترين نعمتهاست، و اگر شكرگزارى نشود خداوند مردم ناسپاس را به عذاب شديدى گرفتار مىكند.
شكر نعمت مراحلى دارد:
الف: شكر قلبى كه انسان همهى نعمتها را از خداوند بداند.
ب: شكر زبانى، نظير گفتن «الْحَمْدُ لِلَّهِ».
ج: شكر عملى كه با انجام عبادات و صرف كردن عمر و اموال در مسير رضاى خدا و خدمت به مردم به دست مىآيد.
امام صادق عليه السلام فرمود: شكر نعمت، دورى از گناه است و نيز فرمود: شكر آن است كه انسان نعمت را از خدا بداند (نه از زيركى و علم و عقل و تلاش خود يا ديگران) و به آنچه خدا به او داده راضى باشد و نعمتهاى الهى را وسيلهى گناه قرار ندهد، شكر واقعى آن است كه انسان نعمت خدا را در مسير خدا قرار دهد. «1»
شكر در برابر نعمتهاى الهى بسيار ناچيز و غيرقابل ذكر است، به قول سعدى:
بنده همان به كه زتقصير خويش
عذر به درگاه خدا آورد
ورنه سزاوار خداوندي اش
كس نتواند كه بجا آورد
در حديث مىخوانيم كه خداوند به موسى وحى كرد: حقّ شكر مرا بجا آور. موسى گفت: اين كار امكان ندارد، زيرا هر كلمهى شكر نيز شكر ديگرى لازم دارد. وحى آمد: همين اقرار تو و اين كه مىدانى هر چه هست از من است، بهترين شكر من است. «2»
به گفتهى روايات، كسى كه از مردم تشكر نكند از خدا نيز تشكر نكرده است. «من لم يشكر المنعم من المخلوقين لم يشكر الله». «3»
«1». تفسير نمونه.
«2». تفسيرنمونه.
«3». بحار، ج 71، ص 44.
جلد 4 - صفحه 390
اگر نعمت خدا را در مسير غير حقّ مصرف كنيم، كفران نعمت و زمينه كفر است. «لَئِنْ كَفَرْتُمْ»، «بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْراً» «1» كسانىكه نعمت خدا را به كفر تبديل كردند.
پیام ها
1- سنّت خداوند بر آن است كه شكر را وسيلهى ازدياد نعمت قرار داده و اين سنّت را قاطعانه اعلام كرده است. «تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ»
شكر نعمت نعمتت افزون كند
كفر نعمت از كفت بيرون كند
2- خدا براى تربيت ما، شكر را لازم كرد نه آنكه خود محتاج شكر باشد. «رَبِّكُمْ»
3- با شكر، نه تنها نعمتهاى خداوند بر ما زياد مىشود، بلكه خود ما نيز رشد پيدا مىكنيم، زياد مىشويم و بالا مىرويم. «لَأَزِيدَنَّكُمْ»
4- كيفر كفران نعمت، تنها گرفتن نعمت نيست، بلكه حتّى گاهى نعمت سلب نمىشود، ولى به صورت نقمت و استدراج در مىآيد تا شخص، كمكم سقوط كند. «لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ»
«1». ابراهيم، 28.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ «7»
بعد از آن امر بشكرگزارى فرمايد:
وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ: و ياد كنيد اى بنى اسرائيل آن را كه اعلام و آگاه گردانيد شما را پروردگار شما. لَئِنْ شَكَرْتُمْ: اگر هرآينه سپاسدارى و شكرگزارى كنيد بر نعمتهاى من از ارشاد و هدايت و نجات از هلاكت و اعطاء نعم غير متناهى لَأَزِيدَنَّكُمْ: هرآينه افزون كنم و زياد نمايم بر شما نعمت را.
وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ: و اگر هر آينه كفران نموديد به ناسپاسى و حق شناسى. إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ: بدرستى كه عذاب من سخت و شديد است بر ناسپاسان؛ و
جلد 7 - صفحه 20
شدت عذاب، سلب نعمت بود در دنيا، و وقوع عقوبت در عقبى.
1- مستدرك به نقل از آمدى در غرر روايت نموده از حضرت امير المؤمنين كه فرمود: النّعم موصولة بالشّكر و الشّكر موصولة بالمزيد و هما مقرونان فى قرن فلن ينقطع المزيد من اللّه سبحانه حتّى ينقطع الشّكر من الشّاكرين:
نعمت وصل شده به شكر «1» و شكر وصل شده به مزيد و هر دو مقرونند به هم، و هرگز زيادتى از خداوند سبحان بريده نشود تا آنكه قطع گردد شكر از شاكر.
2- شيخ طوسى در امالى «2» به اسناد خود روايت نموده كه حضرت سيد سجاد عليه السّلام وصيت فرمود بعض اولاد خود را: (قال يا بنىّ اشكر اللّه لما انعم عليك و انعم على من شكرك، فانّه لا زوال للنّعمة اذا شكرت و لا بقاء لها اذا كفرت ...) فرمود: اى پسر من، شكر خدا نما به خاطر آنچه كه به تو انعام فرموده، و انعام كن كسى را كه تشكر تو نمايد، زيرا زوال نيست مر نعمت را هرگاه شكر كنى، و بقائى نيست هرگاه كفران كنى.
3- قال على «3» عليه السّلام النّعم تدوم بالشكر. يعنى نعمتها با شكرگزارى دوام مىيابند.
4- قال عليه السّلام «4» من لم يحط النّعم بالشّكر لها فقد عرّضها لزوالها يعنى: هر كس نعمتها را با سپاسگزارى احاطه نكند، آنها را در معرض نابودى قرار داده است.
5- قال عليه السّلام «5» اذا وصلت اليكم اطراف النّعم فلا تنفّروا اقصاها بقلّة الشّكر. يعنى: وقتى اوائل نعمت به شما رسيد، اواخر آن را نرهانيد به كمى شكر.
«1» غرر الحكم و درر الكلم آمدى، فصل اوّل، حديث 2112.
«2» تفسير نور الثقلين، جلد 2، صفحه 529، حديث 26- برهان جلد 2 صفحه 308، حديث 12.
«3» غرر الحكم و درر الكلم، فصل اوّل، حديث شماره 1130.
«4» مدرك پيشين، فصل 77، حديث 1319.
«5» نهج البلاغه حكمت 13.
جلد 7 - صفحه 21
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ «7» وَ قالَ مُوسى إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ «8» أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَبَؤُا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لا يَعْلَمُهُمْ إِلاَّ اللَّهُ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْواهِهِمْ وَ قالُوا إِنَّا كَفَرْنا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَ إِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنا إِلَيْهِ مُرِيبٍ «9» قالَتْ رُسُلُهُمْ أَ فِي اللَّهِ شَكٌّ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ يُؤَخِّرَكُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى قالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونا عَمَّا كانَ يَعْبُدُ آباؤُنا فَأْتُونا بِسُلْطانٍ مُبِينٍ «10»
ترجمه
و هنگاميكه اعلام نمود پروردگار شما كه اگر شكر كنيد هر آينه زياد ميكنم نعمت شما را و اگر كفران نمائيد همانا عذاب من هر آينه سخت است
و گفت موسى اگر كافر شويد شما و هر كه در زمين است تمامى پس همانا خداوند هر آينه بىنياز ستوده است
آيا نيامد شما را خبر آنانكه بودند پيش از شما، قوم نوح و عاد و ثمود و آنانكه بودند بعد از آنها كه نميداند ايشانرا مگر خدا آمدند نزد آنها پيغمبرانشان با معجزات پس برگرداندند دستهاشان را در دهانهاى ايشان و گفتند همانا ما كافر شديم بآنچه فرستاده شديد بآن و همانا ما هر آينه در شكى هستيم از آنچه ميخوانيد ما را بسوى آن كه بگمان اندازنده است
گفتند پيغمبرانشان آيا در خدا شكّ است كه پديد آورنده آسمانها و زمين است ميخواند شما را تا بيامرزد براى شما از گناهانتان و تأخير اندازد شما را تا زمانى نامبرده شده گفتند نيستيد شما مگر انسانى مانند ما ميخواهيد باز داريد ما را از آنچه بودند كه عبادت ميكردند پدران ما پس بياوريد براى ما حجّتى روشن..
تفسير
خطاب به بنى اسرائيل است يعنى و ياد آوريد وقتى را كه اعلام فرمود پروردگار شما كه اگر شكر نعمت نجات از فرعونيان و ساير نعم الهى را بجاى آوريد بايمان و عمل صالح زياد ميكنم نعمت خود را بر شما و اگر كفران نمائيد بكفر و معصيت بعذاب شديد من گرفتار خواهيد شد در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه خداوند انعام نفرموده است بر بندهاى نعمتى را كه شناخته باشد آنرا بقلبش و حمد نموده باشد خدا را ظاهرا بزبانش و تمام شده باشد كلام او مگر آنكه امر خواهد شد از براى او بزيادتى نعمت و در مجمع و قمّى ره و عيّاشى ره نيز اين معنى را نقل نمودهاند و نيز از آنحضرت روايت شده است كه انعام نفرموده است خداوند بر بندهاى نعمتى را از كوچك و بزرگ كه پس از آن گفته باشد الحمد للّه مگر آنكه
جلد 3 صفحه 222
ادا نموده است شكر آنرا و پس از اين اعلام حضرت موسى به بنى اسرائيل فرمود كه تصوّر نكنيد خداوند احتياجى بشكر شما دارد اگر شما و تمام اهل زمين از جن و انس كافر شوند خداوند بىنياز از آنها و شكرشان است و ستوده است بذات خود اگر چه هيچ كس ستايش او را نكند و حمد او را بجا نياورد چون خودش و ملائكه و ذرات مخلوقات بزبان حال و مقال حمد و ثناى الهى را بجا مىآورند پس ضرر كفران عائد كسانى ميشود كه بوظيفه خود قيام ننمودند و خود را از مزيد نعمت محروم و بعذاب شديد گرفتار كردند آيا بشما نرسيده است خبر اقوام سابقه از قبيل قوم نوح و عاد و ثمود و كسانيكه بعد از آنها بودند كه بواسطه كثرت عدد آنها كسى علم باشخاص و احوالشان ندارد جز خدا و آنكه پيغمبرانى داشتند كه با معجزات با هرات بر آنها مبعوث بودند و مورد اعتناء آنها نشدند بلكه دستهاى خودشان را برگرداندند بجانب دهانهاى پيغمبرانشان براى اشاره نمودن بسكوت ايشان يعنى زياد حرف نزنيد كسى گوش بسخن شما نميدهد كه از جمله فردّوا ايديهم فى افواههم بفرمايش قمّى ره استفاده ميشود و بنظر حقير ظاهر است اگر چه وجوه ديگرى هم از ابن عبّاس و ساير مفسّرين براى اين جمله نقل شده است كه خالى از خلل نيست و صريحا منكر توحيد خدا شدند و اظهار شكّ نمودند آنهم نه شكّ بدوى كه باندك تأمّلى رفع شود بلكه شكّى كه موجب ترديد و تحيّر گردد و پيغمبران در جواب آنها فرمودند اين چه اظهارى است كه ميكنيد آيا در وجود خدا و توحيد او شكّ است با آنكه واضح است كه اين آسمانها و زمين خالقى دارد و آن يك است چون اگر دو باشد فساد و اختلال نظام حاصل ميشود و معلوم است كه او حاجتى بشما ندارد دعوت فرموده است از شما بتوسط ما براى آنكه از كفر و معصيت توبه نمائيد و او گناهان شما را بيامرزد و عذاب را از شما دور كند تا عمر طبيعى كنيد و باجل مقدر الهى از دنيا برويد و ببهشت جاويد و اصل شويد و آنها در جواب گفتند شما فضيلتى بر ما نداريد بلكه بشرى هستيد مانند ما چه موجب شده است كه شما پيغمبر باشيد و ما امت لابد شما ميخواهيد ما را از دين پدران خودمان باز داريد و بر ما رياست كنيد پس بايد غير از آنچه را كه خودتان آورديد از معجزات معجزهاى را كه ما ميخواهيم براى واضح شدن امر بياوريد تا ما بشما ايمان بياوريم.
جلد 3 صفحه 223
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ إِذ تَأَذَّنَ رَبُّكُم لَئِن شَكَرتُم لَأَزِيدَنَّكُم وَ لَئِن كَفَرتُم إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ «7»
و ياد كن موقعي که اعلام فرمود پروردگار شما که هر آينه اگر شكر كرديد من براي شما زياد ميكنم و هر آينه اگر كفران كرديد محققا عذاب من شديد و سخت است.
وَ إِذ تَأَذَّنَ رَبُّكُم اذان اعلام است و از اينکه باب است اذان اعلامي در اوقات ثلاث ظهر، مغرب، صبح و اذان نماز قبل از شروع و خطاب ربكم بجميع افراد مكلفين است و اعلام پروردگار شما اينست که لَئِن شَكَرتُم لَأَزِيدَنَّكُم شكر نعم پروردگار اقسام و مراتبي دارد: اول شكر قلبي که بداند اينکه نعمت از جانب پروردگار است نه مثل كساني که مستند بشانس و خوشبختي ميكنند يا مستند باقدام و عمليات خود يا بطبيعت يا برؤساء و فرمان فرمايان يا باسباب ظاهريه وَ ما بِكُم مِن نِعمَةٍ فَمِنَ اللّهِ نحل آيه 55.
دوم- شكر لساني الحمد للّه که اخبار زيادي داريم که تمام شكر است و شرحش در سوره حمد مجلد اول بيان شده.
سوم- سجده شكر که در چهار مورد وارد شده هر موقع که نعمتي افاضه شد يا موفق بعبادتي و عمل خيري شد يا متذكر نعم الهي شد يا دفع بلائي از او شده چهارم- صرف نعمت است در آنچه خداوند فرموده و در رضاي الهي.
پنجم در مقابل نعمت يك عمل خيري و يك عبادتي بجا آورد و نعمتهاي الهي بسيار است که إِن تَعُدُّوا نِعمَةَ اللّهِ لا تُحصُوها که گذشت و ميفرمايد وَ سَخَّرَ
جلد 11 - صفحه 364
لَكُم ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الأَرضِ جَمِيعاً مِنهُ جاثيه آيه 12 و غير اينها از نعم دنيويه و اخرويه و دينيه و بدنيه و روحيه و غير اينها.
ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كارند
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 7)- سپس اضافه میکند: «و (این را هم به خاطر بیاورید) که پروردگار شما اعلام کرد اگر شکر نعمتهای مرا به جا آورید من بطور قطع نعمتهای شما را افزون میکنم و اگر کفران کنید عذاب و مجازات من شدید است» (وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِی لَشَدِیدٌ).
این آیه ممکن است دنباله کلام موسی به بنی اسرائیل باشد و نیز ممکن است یک جمله مستقل و خطاب به مسلمانان بوده باشد، ولی به هر حال از نظر نتیجه چندان تفاوت ندارد و به عنوان درسی سازنده برای ما در قرآن مجید آمده است.
شکر مایه فزونی نعمت و کفر موجب فناست- بدون شک خداوند در برابر نعمتهایی که به ما میبخشد نیازی به شکر ما ندارد، و اگر دستور به شکرگزاری داده آن هم موجب نعمت دیگری بر ما و یک مکتب عالی تربیتی است.
حقیقت شکر تنها تشکر زبانی نیست، بلکه شکر دارای سه مرحله است نخستین مرحله آن است که به دقت بیندیشیم که بخشنده نعمت کیست؟ این توجه و ایمان و آگاهی پایه اول شکر است، و از آن که بگذریم مرحله زبان فرا
ج2، ص497
میرسد، ولی از آن بالاتر مرحله عمل است، شکر عملی آن است که درست بیندیشیم که هر نعمتی برای چه هدفی به ما داده شده است آن را در مورد خودش صرف کنیم که اگر نکنیم کفران نعمت کردهایم.
و از اینجا رابطه میان «شکر» و «فزونی نعمت» روشن میشود، چرا که هرگاه انسانها نعمتهای خدا را درست در همان هدفهای واقعی نعمت صرف کردند، عملا ثابت کردهاند که شایسته و لایقاند و این لیاقت و شایستگی سبب فیض بیشتر و موهبت افزونتر میگردد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم